شب چله و آداب و رسوم قزوینيان
در فرهنگ ايراني، شب چلّه نه فقط از آن جهت كه بلندترين شب سال است بلكه از اين رو كه نويد دهنده انقلاب فصول و سرآغاز زمستان می باشد، حائز اهميت بسيار است. ایرانیان باستان با باور اینکه فردای شب یلدا با دمیدن خورشید، روزها بلندتر شده و تابش نور ایزدی فزونی مییابد، آخر پاییز و اول زمستان را شب زایش مهر یا زایش خورشید میخواندند و برای آن جشن بزرگی برپا میکردند.
يلدا از آن دست سنتهاي كهن ايراني است كه تمام اقوام ايراني بدان پايبندند و بر اجراي آداب و آيين آن همواره پاي ميفشارند؛ فرقي نميكند قزويني باشي يا بلوچ، ترك باشي يا لر و يا اساسا تاجيك باشي يا افغاني، همانكه با فرهنگ پارسي قرين گشتهاي، به يلدا و آيين آن پايبندي. گرچه در ميان اقوام ايراني گاه تفاوتهايي در آيين و نحوه برگزاري شب يلدا بهچشم ميخورد، اما ايرانيان هر كجا كه باشند و متعلق به هر قوم و منطقهاي، بر رفتن به خانه بزرگان فاميل، شبنشيني، خوردن هندوانه و آجيل و تفأل به ديوان خواجه بزرگ شيراز، حضرت لسانالغيب اتفاق نظر دارند.
> پگاه دوم فروردین ۱۳۴۵ خورشیدی، در خانهای آکنده از عطر دلنواز شکوفه گلهای اقاقیا در کوچهای در جوار بازارچه «آقا» در کناره آب انبار «لالوها» محله «قوی میدان» (سوق الاغنام) خیابان سعدی جنوبی کهن شهر قزوین چشمانم به روی دنیایی تازه گشوده شد... اینک از «لحظه چشم وا کردن من، از نخستین نفس گریه»، ۵۳ بهار میگذرد.