قزوین را بی شناسنامه نبینیم
میراث فرهنگی و معنوی، همان هایی که در بناهای تاریخی و سنت ها و آیین دیرینه بومی و ملی تجلی یافته اند، همه داشته های ما از پیشینیانی است که برای ایجاد و حفظ آنها، هر آنچه در توان داشتند، بکار بردند. این میراث گرانبها، نه فقط تاریخ، که هویت و شناسنامه فرهنگی مردم ماست. مردمی که در عصرهای مختلف در این سرزمین زیسته اند و از خود، آثار و آیینی به یادگار گذاشته اند.
توسعه، امری گریز ناپذیر در فرایند زندگی شهری و نیاز قطعی شهروندان برای ارتقاء سطح زندگی و دستیابی به رفاه اجتماعی است. نمی توان در گذشته ماند و نسبت به پدیده توسعه و عمران و رفاه، بی توجه بود، اما نکته اینجاست که توسعه ی بی گذشته، توسعه ای که با تخریب و نابودی مواریث فرهنگی یک شهر بدست می آید، نه تنها توسعه نیست که در گذار زمان، به امری ضد توسعه تبدیل شده و در این میان با نابود کردن شناسنامه تاریخی و هویت فرهنگی، سبب ساز وضعیتی خواهد شد که امروز به روشنی شاهد پیامدهای آن در احداث بخش های میانی و غربی خیابان شهید انصاری قزوین هستیم.
> پگاه دوم فروردین ۱۳۴۵ خورشیدی، در خانهای آکنده از عطر دلنواز شکوفه گلهای اقاقیا در کوچهای در جوار بازارچه «آقا» در کناره آب انبار «لالوها» محله «قوی میدان» (سوق الاغنام) خیابان سعدی جنوبی کهن شهر قزوین چشمانم به روی دنیایی تازه گشوده شد... اینک از «لحظه چشم وا کردن من، از نخستین نفس گریه»، ۵۳ بهار میگذرد.